قیمت ارزان بلیط هواپیما بندرعباس و بلیط هواپیما تبریز برای تابستان 1401
تاریخ انتشار: ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۰۰۷۲۰۶
با نزدیک شدن به فصل تابستان، مسافران به دنبال ارزانترین بلیط هواپیما برای مقاصد پر طرفداری همچون بندرعباس و تبریز هستند.
به گزارش گروه بازرگانی خبرگزاری دانشجو، با نزدیک شدن به فصل تابستان، مسافران به دنبال ارزانترین بلیط هواپیما برای مقاصد پر طرفداری همچون بندرعباس و تبریز هستند. خرید بلیط هواپیما تهران به بندرعباس و بلیط هواپیما تهران به تبریز و بلیط هواپیما مشهد به کیش آن هم با پایین ترین قیمت یکی از دغدغه های مسافران این دو شهر می باشد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
شهر بندرعباس بزرگترین بندر ایران است. فرهنگ مردم این خطه دست نخورده است. در همسایگی خلیج فارس قرار دارد و می توانید از سواحل زیبای آن لذت ببرید. مردمش به مهمان نوازی مشهورند و همنشینی با آنها برای گردشگران لذت بخش است. از این شهر می توانید سفر دریایی به جزایر قشم و هرمز را تجربه کنید. مقصد خوبی برای سفرهای زمستانی به شمار می رود. یکی از مقاصد محبوب برای خرید است.
بد نیست بدانید در این شهر، عادات غذایی مردم بسیار شبیه به مردم هند است و غذاها با فلفل و ادویه های مختلف طعم دار می شوند. ماهی جایگاه ویژه ای در سفره غذایی مردم این شهر دارد. در اینجا تعدادی از غذاهای این دیار را به شما معرفی می کنیم.
با کلیک بر روی این لینک (بلیط هواپیما تهران به بندرعباس) میتوانید با قیمت ویژه پرواز تهران مشهد را خریداری کنید.
خورش قلیهماهی و میگو: معروف ترین غذای جنوب کشور است که از ماهی یا میگو و سبزیجات تهیه می شود و طعم تمبر هندی و تندی فلفل، آن را بسیار جذاب می کند.
قوزی گوشت یا مرغ: این غذا ریشه ای عربی دارد؛ اما از محبوب ترین غذاها در حوزه خلیج فارس محسوب می شود و به جنوب ایران و قشم هم راه یافته است. برای تهیه این غذا گوشت بره یا مرغ را کباب می کنند و به همراه آجیل بوداده و کشمش تهیه شده بر روی برنج می گذارند.
هواری: این غذا هم انواع مختلفی دارد؛ برای مثال هواری چک میگ با میگوهای ریز درست می شود و در صورت استفاده از ماهی به آن هواری ماهی می گویند. یک پلوی مخلوط و مقوی که طعم ادویه های جنوبی را می توانید در آن حس کنید و از خوردن میگو یا ماهی در میان آن لذت ببرید.
میگو کاری: غذایی با ریشه هندی که در آن میگو را با مخلوطی از ادویه ها و سبزی های معطر طبخ می کنند.
ماهی شیر کبابی: تقریبا در همه رستوران های سنتی بندرعباس می توانید این غذای خوشمزه را بیابید. شاید بارها ماهی شیر را کباب کرده و خورده باشید اما تازه بودن این ماهی در بندرعباس، باعث می شود طعم متفاوتی را تجربه کنید.
نان توموشی: نوعی نان نازک که با تخم مرغ، پنیر، مهیاوه یا سوراغ ترکیب می شود. مهیاوه و سوراغ سس هایی تهیه شده از ماهی های ساردین هستند اما در سوراغ از خاک سرخ جزیره هرمز به عنوان ادویه استفاده می شود.
معرفی شهر تبریزتبریز شهری تاریخیست و آثار باستانی و کهن بسیاری مانند مسجد کبود، موزه آذربایجان و بسیاری دیگر را در خود جای داده است. دیار اولینها، صنایعدستی و سوغاتهای گرانبهایی دارد که در میان آنها نام فرش و چرم تبریز بیش از همه مسافران را به سوی خود جلب میکند. تبریز به بازارهای سنتی و مدرن خود و اجناس باکیفیتی که ارائه میدهند شهره است و شما را با دستی پر روانه شهرتان میکند. شهر تبریز در استانی با جاذبههای طبیعی بسیار نظیر روستای کندوان و جنگلهای ارسباران قرار گرفته است که سفر به تبریز بدون بازدید از آنها کامل نمیشود.
مهمترین لقب و عنوانی که به تبریز داده شده، شهر اولینهاست. این شهر به دلیل وجود امکاناتی مانند اولین مدرسه کرولالها -ساخته شده توسط جبارباغچهبان-، اولین کودکستان و مدرسه به سبک نوین، اولین اتاق تجارت در سال 1285، اولین سینما و کتابخانه عمومی، تالیف اولین ترجمه، نمایشنامه تئاتر، اولین روزنامهنگاری ملی، برپاداشتن اولین مرکز تلفن، چاپخانه، برج آتشنشانی، بلدیه و نظمیه و نخستین پایگاه لرزهنگاری به این عنوان مشهور شده است. تبریز برای قالی و فرشهای بیهمتا و دستبافت خود از سوی شورای جهانی صنایع دستی، عنوان "شهر جهانی بافت فرش" را دریافت کرده است. دانشگاه سراسری تبریز دومین دانشگاه قدیمی ایران بعد از دانشگاه تهران است که قدمت تاسیس آن به سال 1325 باز میگردد. تبریز در ادوار مختلف تاریخ مانند دوران حکمرانی اتابکان، خوارزمشاهیان، ایلخانان، جلایریان، قراقویونلوها، آق قویونلوها و صفویان (در تمام دوران پادشاهی این سلسلهها یا مقاطعی از زمان فرمانروایی آنها) پایتخت ایران بوده است. همچنین در زمان سلطنت قاجاریه در کشورمان، تبریز به عنوان شهر ولیعهدنشین انتخاب شده بود. از حقایق جالبی که در مورد تبریز بر سر زبانهاست میتوان به شهرت "شهر بدون گدا" و "امنترین کلان شهر" ایران اشاره کرد. از دیگر نکات جالب در سفر به تبریز، تمیزی فوقالعاده آن است که نامش را در میان دیگر شهرهای ایران متمایز میکند. تبریز با داشتن 17 موزه متنوع در زمینههای مختلف بعد از تهران به عنوان دومین شهر موزهای ایران لقب گرفته است. نمیتوان نامی از تبریز به میان آورد، اما مشاهیر و فرهیختگان پر تعداد آن را از یاد برد؛ افرادی که در طول تاریخ، در این شهر رشد و افتخارات فراوانی را نصیب تبریز و ایران کردهاند. از جمله این مشاهیر میتوان از تاج الدین علیشاه جیلانی، پروین اعتصامی، استاد محمد حسین شهریار، علامه امینی صاحب کتاب گرانقدر الغدیر، علامه محمد تقی جعفری، علامه محمد حسین طباطبایی فیلسوف معاصر، شیخ محمود شبستری، ستارخان، باقرخان، اوحدی مراغهای، صائب تبریزی شاعر توانا، جبار باغچه بان، صمد بهرنگی نویسنده محبوب، میرزا حسن رشدیه بنیانگذار آموزش نوین در ایران، عظیم قیچیساز کوهنورد فاتح اورست و بسیاری دیگر نام برد.سفر به تبریز را با خرید مناسبترین قیمت بلیط هواپیما تهران به تبریزاز وبسایت کارناوال تجربه کنید.
معرفی جزیره کیشپایه های اقتصاد کیش بر روی صنعت گردشگری استوار است و بخش مهمی از درآمد این جزیره از این صنعت به دست می آید. وجود امکانات اقامتی بسیار خوب، کلوپ های دریایی با انواع تفریحات آبی، جُنگ های شبانه، تفریحات هیجان انگیز، مراکز خرید با قیمت های ارزان تا گران، فضایی آرامش بخش و ... همه و همه باعث شده اند تا گردشگران زیادی به سوی این جزیره بروند. در کنار گردشگری، از مشاغل بومیان کیش می توان به صید مروارید، پرورش نخل خرما، صادرات پیاز و تنباکو اشاره کرد.
کیش آب و هوایی گرم و مرطوب دارد و میانگین دمای سالانه آن به ۲۶/۶ درجه سانتیگراد می رسد. بارندگی در این جزیره بسیار کم است و بیشتر به صورت رگبار و در زمستان رخ می دهد. برای خرید بلیط هواپیما مشهد به کیش، با جستجو در سایت کارناوال میتوانید با قیمت بسیار ارزان آنرا بیابید.
همانطور که به آن اشاره شد، شهر های کیش، قشم و مشهد از پرطرفدارترین شهرهای ایران برای سفر هستند. با اینکه در فصل تابستان شهر های جنوبی آب و هوای گرم دارند، اما با این حال مسافران زیادی به آنجا سفر میکنند که همین امر باعث شده تا بلیط هواپیما برای این شهر ها گران تر از بقیه فصل ها شود. اما شما با خیال راحت میتوانید در سایت کارناوال پرواز تهران مشهد، پرواز تهران کیش و پرواز تهران قشم را با قیمتی بسیار ارزان بخرید.
منبع: خبرگزاری دانشجو
کلیدواژه: خرید بلیط خرید آنلاین بلیط هواپیما بلیط هواپیما جزیره کیش بلیط هواپیما تهران پرواز تهران شهر ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۰۰۷۲۰۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جدیدترین تصویر از وضعیت اسفناک تئاتر شهر + عکس
حالوهوای این روزهای تئاتر رسمی، دستکم در تهران، با تئاتری که برای اجرا مسیر اخذ مجوز از ادارهکل هنرهای نمایشی را طی نمیکند، متفاوت است.
ادارهکلی که روز دوشنبه ۱۷ اردیبهشتماه نخست خبر خداحافظی مدیرکل آن، کاظم نظری پس از حدود دوسال و دوماه -از ۲۱ اسفندماه ۱۴۰۰ تاکنون- با کارکنان واحدهای گوناگونش دهانبهدهان چرخید و بعد هم بیآنکه دلیلی برایش ذکر شود از سوی نظری تایید شد تا تئاتر رسمی، چه دولتی، چه خصوصی که از شهریورماه ۱۴۰۱ بیشازپیش دچار شکاف با تئاتر غیررسمی شده است، چشمانتظار بماند و ببیند که متولیان دولتی این هنر چه چشماندازی از آینده در ذهن دارند و تحقق این چشمانداز را به کدام مدیر میسپارند تا در مقام مدیرکلی هنرهای نمایشی بنشیند.
سمتی که به حمید نیلی با سابقه حضور در مقام مدیرعاملی تماشاخانه ایرانشهر، مدیرعاملی انجمن تئاتر انقلاب و دفاع مقدس، مدیرعاملی انجمن هنرهای نمایشی ایران و... سپرده شد تا پس از طاها عبدخدایی، علی منتظری، مهدی مسعودشاهی، رحیم تجلیبرزگر، حسین سلیمی، مجید شریفخدایی، خسرو نشان، حسین پارسایی، حسین مسافرآستانه، قادر آشنا (دو دوره)، حسین طاهری، مهدی شفیعی، شهرام کرمی و کاظم نظری، پانزدهمین «مرد»ی باشد که بر صندلی مدیرکلی هنرهای نمایشی تکیه میزند.
از یاد نبردن غایبانسازوکار رایج در ادارهکل هنرهای نمایشی و «شورای ارزشیابی و نظارت بر نمایش» آن بهعنوان مرجع صادرکننده پروانه اجرا از شهریورماه ۱۴۰۱ بهاینسو بیشازپیش دچار تفاوتی معنادار با روندی شد که گروههای نمایشی طی آن نیازی به حضور در هزارتوی اخذ مجوز نمیبینند، در مکانهایی غیررسمی روی صحنه میروند و اجراهای آلترناتیوی را شکل میدهند که میتواند گزینهای برای اطلاع از آنچه روی صحنههای رسمی نیست، باشد. در این میان به رغم اجراهایی که هر شب در سالنهای رسمی شهر تهران، از مجموعه تئاتر شهر تا تالار وحدت و از تماشاخانه ایرانشهر تا تالار مولوی، همچنین خیل پرشمار سالنهای خصوصی روی صحنه میروند، هستند بیشمار نویسندگان و کارگردانانی که بازگشت از راه آمده را غیرممکن میدانند و تکرار دوباره سازوکار پیشین برای حضور روی صحنه را محال.
وضعیتی که اگر تئاتر شهر را بهعنوان نماد تئاتر دولتی در نظر بگیریم از نامهایی که از بازه زمانی شهریورماه ۱۴۰۱ بهاینسو در آن روی صحنه رفتهاند، پیداست. نامهایی گردآمده حول ایده محوری «لزوم روشن ماندن چراغ تئاتر» که بخش بزرگی از آنها را «ناشناخته ها» و بخش دیگر را «نزدیکان به نظام سیاسی» شکل داده و همچنان به پیش میروند.
آنچه از صحبتهای پیوستگان به جریان تئاتر غیررسمی، همچنین غایبان برمیآید این است که ما در تئاترمان هیچگاه نهادی مستقل و مشخص نداشتهایم که در مواقع اضطرار ازجمله پس از اتفاقات شهریورماه ۱۴۰۱ یا پیشازآن در آبانماه ۱۳۹۸ یا دیماه ۱۳۹۶، اهالی تئاتر را گرد هم بیاورد و موجب ایجاد اجماعی در میانشان شود.
پس میتوان بخشی از چندپارگی موجود را محصول نبود چنین نهادی و بهتبعآن همواره شخصمحور بودن و تصمیمگیریهای فردمحور دانست؛ اتفاقی که درحالحاضر نیز رخ داده است و هر کس بهصورت شخصی تصمیم میگیرد که در این شرایط چه کند. ضمن اینکه بهنظر میرسد تا وقتی تصمیمات بهصورت فردی گرفته میشوند، نمیتوان تصویر روشنی از آینده تئاتر در ایران به دست داد.
پیوستگان به جریان تئاتر غیررسمی، همچنین غایبان معتقدند شاید بزرگترین چالشی که از نیمه دوم سال ۱۴۰۱ تاکنون با آن مواجهاند، تصمیمگیری اخلاقی در قبال مفهوم زنانگی به نمایندگی از قلمروهای به حاشیه راندهشده باشد. مسئلهای که تا پیش از این اتفاقات، کمتر به آن اندیشیده میشد و سادهترینش اینکه چرا باید برخلاف بخشی از واقعیتهای موجود در جامعه، همچنان براساس موازین موردنظر «شورای ارزشیابی و نظارت بر نمایش»، روی صحنه رفت؟
اگر کارگردانان تئاتر ایران همچنان به این شیوه ادامه دهند ـ شیوهای که منجر به نادیدهانگاشتن خواسته بخشی از جامعه میشود؛ جامعهای که بازیگرانِ اجرای آنها نیز ممکن است جزئی از آن باشند.
درواقع با مسئلهای اخلاقی مواجهاند. مسئلهای که در اینجا مطرح میشود نه هنر است، نه تئاتر و نه روی صحنه رفتن یا نرفتن؛ بلکه انتخابی است که در مواجهه با این چالش اخلاقی انجام میدهند و دستکم به چهار گروه تقسیمشان میکند؛ عدهای که ترجیح دادند با این تصور که بهرغم گذر از مجرای «شورای ارزشیابی و نظارت بر نمایش» برای اجرا، میتوانند آنچه را که میخواهند، بگویند و به روال سابق به اجرا میپردازند.
عدهای دیگر که انتخابشان غیاب است و نکته مورد اشارهشان اینکه، غیاب کارکرد خواهد داشت اگر به چشم بیاید. همچون دیوارنوشتهای که با رنگی پوشانده شده است، اما رنگ، بیش از پوشانندگی، به آنچه پنهان کرده ارجاعمان میدهد. دراینمیان کسانی هم هستند که چنانچه اشاره شد انتخاب دیگری دارند؛ نه اجرا با مجوز شورای ارزشیابی و نظارت و نه غیاب. انتخاب آنها اجرای غیررسمی است.
هرچند این انتخاب علاوه بر اینکه در معرض احتمال برخورد قرارشان میدهد، خواهناخواه دایره مخاطبانشان را هم محدود میکند. مهاجرت و وانهادن همه آنچه در طول سالیان متمادی ساخته شده بود و ساختن از نو در کشوری دیگر هم انتخاب گروه دیگر را شکل داده است.
مسئلهای از دیروز تا امروزچالش اخلاقی شکلگرفته و انتخابهای رخداده را در شرایط کنونی درنهایت میتوان اینطور تفسیر کرد که در تمام این سالها ـ چه پیش از انقلاب، چه پس از آن ـ زنانی بودهاند که برای تحقق حقوق اولیه خود در جامعهای که چه بپذیریم و چه نپذیریم، تمایلات مردسالارانه آن قابل کتمان نیست، ایستادگی کردهاند. این ایستادگی در بسیاری از موارد موجب ایجاد خطرات و محدودیتهایی هم برای آنها شده است و اتفاقات سال ۱۴۰۱ نیز یکی از بزنگاههای تجلی این مسئله بود؛ آنجایی که بخشی از زنان بهرغم همه فشارهای یک جامعه مردسالار و با وجود پیشبینی تبعات بیان مطالباتشان، پرسشی را پیش روی جامعه ازجمله اهالی تئاتر قرار دادند.
پرسشی از این قرار که تئاتر کِی و کجا قرار است کنار این مطالبات بایستد؟ آیا قرار است همچنان با چشمانی بسته با این ایستادگی تاریخی مواجه شود و به روال سابق ادامه دهد؟ یا میتواند سرانجام جایی برای خود در دل جامعه پیدا کند؟ اگر قرار بر طرح ذاتگرایانه این سوال باشد، باید پرسید آیا اهالی تئاتر اساساً وظیفه و تعهدی بر دوش خود احساس میکنند یا خیر؟
آیا قائل به این مسئله هستند که هنر تئاتر ایجادکننده رابطهای دوسویه میان اهالی این هنر با جامعه است یا خیر؟ اگر پاسخ به این سوالات مثبت است، آیا منطقی است که اهالی تئاتر اتفاقات رخداده را نادیده بیانگارند و با فرض به ثمر رساندن ایده؛ «لزوم روشن ماندن چراغ تئاتر»، همچنان مانند سابق به کار خود بپردازند؟
قرار گرفتن این سوالات بیپاسخ در کنار مسئله امروز، دیروز و احتمالاً فردای تئاتر ایران، «سانسور»، مسئلهای که مطرحشدن دوباره آن اینبار از زبان بهرام بیضایی در «نشست تئاتر امروز ایران در چهارمین جشن هنر شیراز» به یادمان میآورد که بهقول او سانسور در تئاتر همواره نهفقط توسط دولت که بهصورتی بیشکل نیز عملی شده است.
سانسوری بیشکل که قانونی بر آن حکفرما نیست و به همه صورتها ظاهر میشود و مادامی که تئاتر را به بازتابی محافظهکارانه و توأم با احتیاط مطالبات بخشی از جامعه با رعایت موازین «شورای ارزشیابی و نظارت بر نمایش» ازیکسو و سخن گفتن از ایدههای رهاییبخش در محافل خصوصی ازسویدیگر تبدیل سازد، کاری از پیش نخواهد برد.
tags # شهرداری تهران سایر اخبار اگر این گنج پیدا شود همه مردم جهان تا زانو در طلا فرو میروند؛ ۹۹ درصد طلای زمین اینجاست! (تصاویر) مارخور؛ «بز» پاکستانی معروف به «پیرمرد کوهستان» که تُفاش ارزش طلا دارد! داستان تکاملِ موجودی به نام «پدر»؛ حیوانها پدر ندارند! (ویدئو) عجیب اما واقعی؛ صدای واقعی بیگ بنگ را بشنوید!